راوی:رجبعلی غلامی برادر شهید وقتی می خواست به جبهه برود ایامی بود که مادرش در بستر بیماری بود . به شهید گفتیم که حالا که مادرت مریض است جبهه نرو و درکنار مادرت بمان گفت که جبهه هاالان به ما نیاز دارد و ما نباید به هر بهانه ای رفتن به جبهه را ترک کنیم،خدا … ادامه خواندن خاطرات شهید اسماعیل غلامی(۲)
برای جاسازی نوشته، این نشانی را در سایت وردپرسی خود قرار دهید.
برای جاسازی این نوشته، این کد را در سایت خود قرار دهید.